یه عروسک دارم که شکل یه نی نی کوچولو نازه و هروقت می بینمش فوری میگم نی نی و می رم و بغلش می کنم دیروز صبح هم وقتی از خواب پا شدم همین کار رو انجام دادم ولی یه کار جدید هم کردم و اون این بود که هی نازش می کرم و میگفتم ناز... ناز... که مامی متوجه شد و کلی واسم ذوق کرد و اومد و کلی عکس گرفت
بعد از اینکه خودم رو کلی واسه مامی لوس کردم از مامی خواستم که مثل همیشه کیف پولش رو به من بده و مامی هم مثل همیشه فوری پول هاش رو که به عقیده ی اون خیلی کثیفه رو درآورد و به دست من داد؛ من می خواستم یه کار جدید بکنم و اون هم این بود که عکس بابایی رو بوسیدم و باز مامی با دیدن این صحنه کلی واسم ذوق کرد ولی هنوز ماجرا ادامه داشت، اینکه من سعی داشتم که عکس بابایی رو از توی کیف مامی درآرم