loading...
♥ آتریسا جون مامان و بابا ♥
آتریسا جون بازدید : 504 سه شنبه 11 شهریور 1393 نظرات (17)

مامی جــــونم هر روز من و به حمام می بره البته به جز موهام کلی می شوردم و یه کوچولو هم آب بازی می کنم و کلی کیف می کنم دیروز صبح وقتی مامی می خواست من رو به حمام ببره یهویی به سمت کمد لباس های من رفت و با حوله تن پوشی که مامان جون واسه سیسمونیم گذاشته بود اومد پیش من و گفتش که فکر کنم دیگه اندازه ت شده باشه جیگر مامانی و این جوری شد که بعد از حمام تنم کرد و کلی واسم ذوق کرد و کلی هم فدام شد و کلی عکس و فیلم هم از ما دو تا گرفت و ظهری که بابایی از سر کار اومد بهش نشون داد و بابایی جونمم کلی ماچ مالیم کرد

مامان جونم مرسی، خیلی دلم واستون تنگ شده

می بوسمتون بوس بوس

 

جدیدترین چیزی که یادگرفتم

وقتی مامی جونم می خواد آب یا غذا بهم بده وقتی که به اندازه ای که می خوام خوردم بعدش میگم نه............ ( یعنی مرسی کافیه ) یا وقتی که مامی جونم میگه pp کردی میگم نه...........  دیشب بابایی هم داشت به مامی جونم میگفتش که آره جیگر طلایی یاد گرفته که کلمه ی نه رو جای درستش به کار ببره...........

و وقتی مامی صدام میزنه و میگه آتریسای مامانی میگم ها....... ( یعنی بله ) که بابایی هم فوری میگه بگو بله بابا جونم؛ بعضی وقتها هم میگم ب..... له 

تبلیغ بالا بالا رو هم وقتی از تلویزیون می بینم بالا ، پایین می پرم و میگم بالا..... بالا......

کلی هم دست می زنمو قر میدم خیلی خوشم اومده ازش .........

این هم عکس های من و حوله ام

حوله ی تن پوش من

حوله تن پوش من

حوله ی تن پوش من

حوله تن پوش من

حوله ی تن پوش خودمه

حوله ی تن پوش خودمه

الان هم به دیوار چسبیدم و مامی هم داره عکس هنری میگیره

حوله ی تن پوش خودمه

حوله ی تن پوش خودمه

حوله تن پوش خودمه

حوله تن پوش خودمه

اینم عکس های من و نخ دندون مورد علاقه ام

حوله تن پوش خودمه

 حوله تن پوش خودمه

 حوله تن پوش خودمه

حوله ی تن پوش خودمه.

حوله ی تن پوش خودمه

حوله ی تن پوش خودمه

حوله ی تن پوش خودمه

حوله ی تن پوش خودمه

حوله ی تن پوش خودمه

حوله ی تن پوش خودمه

آتریسا جون بازدید : 395 یکشنبه 09 شهریور 1393 نظرات (22)

هر وقت عینک آفتابی مامانی یا بابایی رو می بینم کلی ذوق میکنم و فوری دستم می گیرم و یهویی هم شاید بشکنمش، دو تا از عینک های مامی جونم و یکی از عینک آفتابی هایی بابایی رو شکستم تا اینکه چند روز پیش مامی جـــــــونم به بابایی گفتش که یه دونه واسه آتریسایی بخر تا دست از سر عینک های ما برداره... و این جوری شد که منم الان یه عینک آفتابی واسه خود خودم دارم و ظهری به چشمام زدم و رفتم بیرون کلی کیف کردم

 

واااااااااااااااای دو سه روزی میشه که یه چیز جدید یاد گرفتم:

وقتی مامانی جونم میگه کلاغه میگه::: فوری میگم قار....... قار.........

 

و وقتی چند تا شکل نشونم میده و میگه کلاغه کو؟؟؟ با انگشتهای کوچولوم به عکسش اشاره میکنم و میگم ک... اقه...... و مامی هم کلی ماچ مالیم میکنه

جدیدا هم وقتی بابایی از ماشین پیاده میشه فوری از مامی می خوام که من و بذاره پشت فرمون تا قان قان کنم و کلی کیف کنم.......

 

باز مامی جونم من و شکار کرد و کلی عکس از من و عینک آفتابیم گرفت 

من و عینک آفتابی خودم

من و عینک آفتابی خودم

من و عینک آفتابی خودم

 واااااااااااای باز مامی واسه این عکس هام کلی فدام شد 

من و عینک آفتابی خودم

من و عینک آفتابی خودم

من و عینک آفتابی خودم

من و عینک آفتابی خودم 

من و عینک آفتابی خودم

من و عینک آفتابی خودم

من و عینک آفتابی خودم

 مامی خسته شدم 

من و عینک آفتابی خودم

آتریسا جون بازدید : 668 پنجشنبه 06 شهریور 1393 نظرات (16)

خداوند لبخند زد و دختر آفریده شد! 

لبخند خدا روزت مبارک

روز دخترای گل مبارک

به همه ی شما دخملای خوب این روز و تبریک میگم

می بوسمتون بـــــــوس بــــــــوس

وااااااااااااااای مثل همیشه مامی و بابایی جون جونـــــــم امروز رو واسه من یه روز به یاد موندنی کردن و کلی فدام شدن و خدا رو شکر کردن که لطف خدا شامل حالشون شده و من قسمت مامی و بابایی شدم آخه مامان و بابای من معتقدن که دختر یعنی نعمت واین یعنی همه چــــــــــــــــــــــــــــی

این لباس خوشگل رو هم به مناسبت این روز به من هدیه دادن

میســــــــــــی بابایی میســــــــــــــی مامانی

روز دختر مبارک 

 

آتریسا جون بازدید : 299 سه شنبه 04 شهریور 1393 نظرات (14)

                                                                                 

 

                                                                                                        

                                       ماهــــــــــــــــــــــــه شدم

خیلی خوشحالم آخه هر روز که میگذره یه چیز جدید یاد می گیرم مثلا...

یاد گرفتم که بگم ا......مام یعنی حمام هر وقت مامی جونم پوشکم رو عوض میکنه و می خواد که من و بشوره می رم جلوی حمام و میگم ا......مام...........

هر وقت مامانی و بابایی جونم روی صندلی نشستن منم فوری می رم و کنار یه صندلی می ایستم و میگم بشییییییینم............ یا بعضی وقتها میگم بشییییییینه............

هر وقت مامی جونم می خواد کفشم و پا کنه لنگه اش رو من برمی دارم و میگم تفش........... تفش............

وقتی مامی یا بابایی جونم میگه جوجه میگه ؟؟؟ فوری میگم تی..........ک تی..........ک

بشکن زدن هم یاد گرفتم... هر وقت مامی یه آهنگ شاد میذاره و بابایی جونم بشکن می زنه منم فوری انگشتهام و اون ریختی میکنم انگار که بشکن می زنم و این جوری مامی و بابایی کلی فدام میشن

 امروز یه اتفاق جالب افتاد؛؛؛ 

ظهری که مامی و بابایی داشتن ناهار می خوردن یهویی مامی جـــــــــــونم از بابایی پرسید که اگه گفتی امروز آتریسا چند وقتشه؟؟؟ و بابایی جونم هم فوری گفتش که 16 ماهه شده نفس بابایی ......... بعد مامی گفتش که اگه بگی امروز چند روزه میشه یه جایزه داری؟؟؟ بابایی یهویی گفت که امروز آتریسای بابا 490 روزه میشه که مامی چقدر ذوق کرد و همش واسه بابایی دست می زد و میگفتش که تو یه پدر نمونه ای عزیزم

بابایی دوستت دارم بوس بوس  

امروز با مامی جونم واسه اندازه گیری وزن و قد به بهداشت رفتیم که خانمه گفتش که توی این یک ماه همش 100 گرم وزن گرفته و خدا رو شکر رشد قدش هم خوبه، نگران نباشین نی نی ها وقتی شیطونی هاشون زیاد میشه وزن گیری یه کوچولو سخت میشه و دیر دیر وزن می گیرن...

 

قبل از اینکه آماده شیم تا بریم بیرون شیطونی می کردم و باز مامی من و شکار کرد

شیطونی های من

شیطونی های من

 واااااااااااااااااای دیشب هم با مامی جونم به شهربازی رفتیم و من کلی بازی کردم و کلی هم خسته شدم آخر از همه هم سوار ماشین شدم و کلی ماشین بازی کردم چقدر کیف داد...

 

ماشین بازی من

ماشین بازی من

 ماشین بازی من

مامی باز واسه این عکسم کلی فدام شد

ماشین بازی من 

آتریسا جون بازدید : 298 شنبه 01 شهریور 1393 نظرات (13)

دیشب وقتی مامی جون جونم می خواست شام بده بخورم من هوس کردم که ماست بخورم و به مامی گفتم که بشقاب غذا رو برداره وگرنه می ریزمش و فقط ماست واسم بذاره تا خودم بخورم و منم همه ی ماست ها رو این مدلی که خودم کشفش کردم خوردم و مامی جونم هم باز کلی عکس و فیلم از من گرفت؛ تا اینکه یهویی بابایی جونم از حمام در اومد و وقتی دید من چه مدلی ماست می خورم کلی خندید و منم کلی خودم رو واسش لوس کردم و مامی جونم هم همه ی صحنه های لوس کردن من رو شکار کرد

چند تا کار جدید که یاد گرفتم:

زبون نشون دادن رو یاد گرفتم پریروز وقتی مامی جونم پرسید که زبونت کو مامانی ؟؟؟

من یهویی زبونم رو در آورم و یه صدا هم از خودم درآوردم و نشونش دادم واااااای که چقدر مامی جونم ذوق کرد و فوری با بابایی جونم تماس گرفت و واسش تعریف کرد............................

از دیروز هم یه کار جدید دیگه یاد گرفتم که مامانی و بابایی کلی فدام شدن واسه این کارم.......

وقتی مامی یا بابایی از من می پرسن که جیگر مامان کیه فوری با یه دستم میزنم روی سینه ام و میگم من ... من ...  

عکس های ماست خوردنم وقتی واسه بابایی خودم و لوس میکنم

ماست خوردن من

ماست خوردن من

ماست خوردن من

واسه ی این خنده م مامی کلی فدام شد

ماست خوردن من

آخه من این مدلی دوست دارم؛ ماست بخورم

ماست خوردن من

ماست خوردن من

ماست خوردن من

ماست خوردن من

واااااااااااااای باز مامی جـــــــونم من و شکار کرد

ماست خوردن من

ماست خوردن من

 واسه این سه تا عکسم باز مامی خودش و هلاک کرد

ماست خوردن من

ماست خوردن من

ماست خوردن من 

آتریسا جون بازدید : 302 دوشنبه 27 مرداد 1393 نظرات (14)

خبر               خبر               خبر

مامی واسه اولین بار عکسم رو واسه شرکت توی مسابقه گذاشته از همه ی خاله ها و عمو ها و دوست جونام که خیلی دوستشون دارم و همچنین از عمه های جیگرم و دایی جون جونام می خوام که بیان به این آدرس و یه رای خوشگل بهم بدن

همه تون رو می بوسم بوس بوس

من و مامی جونم از همه ی شما دوست جونام که اومدین و به من ابراز علاقه کردین ممنونیم

میســـــــــــــــــــــــی

متشکریم

 

تعداد صفحات : 40

درباره ما
Profile Pic
وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعالَمین. آتریسا یعنی دختر زیباروی،الهه زیبایی،دختری از جنس آتش و آذرگون ........ من آتریسا هستم، 4 اردیبهشت 1392 ( 24 آوریل 2013 ) ساعت 8:50 صبح روز چهارشنبه با وزن 3/800 کیلوگرم وقد 51سانتیمتر دربیمارستان امام خمینی توسط دکتر لیلا جعفری عزیز متولد شدم . ازاین به بعد خاطراتمو تو وبلاگم میزارم ... و خیلی خوشحالم که به دیدن وبلاگم اومدید؛ امیدوارم لحظات خوشی رو در وبم سپری کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • جراحی فک پایین جلو آمده
  • عزیز مــــــادر
  • ۞۞بغض مشکى۞۞
  • کلبـــــــــه غم
  • ♥❤♥ دختر باروني ♥❤♥
  • وب سایت تفریحی 9 فان
  • ♥کلبه عشــــــق♥
  • حس من
  • امير آرسام خان و مامان سولماز
  • ♯♩♪♫♬♭♮ ♥ ƬƛƦԼƛƝ ♥♯♩♪♫♬♭♮
  • ♥ عاشقانه هانا مامان بابا آریا ♥
  • *شاهزاده* ماهان
  • یک مرد یک زندگی
  • خاطرات محسن
  • دانلود آهنگ جدید
  • آلبوم عکس های گل پسرم ( امیرحسین جون )
  • طراحــــــــــــــی امیرحسین ( عاطفه جون )
  • ✿ツ گل یخیــــღــツ✿
  • سایت تفریحی dellster
  • ... مرجع دانلود بیت و / HDLBEAT.IR
  • ♥بوسه خیال♥
  • دنیـــــــــای بارونی مــــــن
  • آوا بست
  • مرسانا قند عسل مامان و بابا
  • الکی خوش ها
  • سرزمین جدیدترین شکلکهای متحرک زیبا (( زیبا ساز وبلاگهای کودکانه))
  • آرتین... مرد کوچک خانه ما...
  • ミ★ミبـــازی روزگـــارミ★ミ
  • ミ★ミلاچــــــینミ★ミ
  • آبتاب (تفریح و سرگرمی)
  • خاطرات آتریسا جون
  • لاريسا جون
  • ♥♥یک فنجان آرامش♥♥
  • تاتی تاتی عسلم
  • جشن تولد تم دار
  • یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی
  • مارینا جـــــــــون
  • ♥♥♥مهتابی به رنگ ســــــــــرخ♥♥♥
  • lovely
  • عاشقانه
  • دهکده عشق
  • فروشگاه اینترنتی جامع
  • سبک زندگی کودک
  • آندیا تک گل بوستان عشق
  • آتریسا جون
  • دختر بهاری
  • یسنا دختر ناز مامان
  • ویانا ... هدیه ی زیبای خداوند
  • رزبلاگ
  • تارا تک ستاره ما
  • ترنم بهار ...... نازنین زهرا جون
  • درسا جون
  • شکلک ها ی متحرک و زیبا
  • تابستون داغ
  • سایت فروش بازدید جهت کاهش رتبه الکسا
  • می نویسم برای دخترم
  • اشک تنها
  • دخترم تارا
  • سلام موزیک لینکش کن
  • بهونه ی زیبای زندگی ( کوروش جون)
  • آنیتا عسل مامان و بابا
  • امیر و یاس عزیزمان
  • آوا و اهورا جون( دوقلوهای افسانه ای من )
  • دنیای تصاویر متحرک
  • دنیای شکلک و زیبا ساز وبلاگ
  • امیرعلی ستاره مامان
  • سایت تفریحی یاسمین
  • رهام هستی مامان و بابا
  • ***احساس شیشه ای***
  • ♥دخترک طراح ♥
  • آنیسا (مانند عشق )
  • کارن عشق زندگی
  • مانلی من تو زیباترین لبخند خداوندی
  • ♨..آشپزيهاي مامانم..♨ مامانم چی برام پخته؟
  • ثنا دخمل دوست داشتنی مامان
  • ღღღ [̲̅د̲̅][̲̅و̲̅][̲̅ر̲̅][̲̅ی̲̅] [̲̅ا̲̅][̲̅ز̲̅] [̲̅ت̲̅][̲̅و̲̅] ღღღ
  • رادین نفس خاله
  • مامان آتریسا کوچولو
  • هستیا جون ( نفس مامان و بابا )
  • خاطرات آریسا
  • دخترونه
  • دنیای من<< رقیه کوچولو >>
  • وبلاگ غمگین واحساسی وعاشقی و...
  • دو عاشق
  • توپ گذر؛ بزرگترین مرجع دانلود و سرگرمی
  • تست روانشناسی
  • سرزمین جدیدترین شکلکهای متحرک زیبا
  • همه چی
  • نازنین جون
  • divooneha
  • آرسام کوچولو... پسری مامان... عسلی بابا
  • B..O..M..B..O..M
  • ღ✿ღدخترونهღ✿ღ
  • دخملا و پسرای خوب بیان تو
  • پرنسس زیبای ما ( آتریسا کوچولو )
  • دنیا فرشته مامان و بابا
  • دخملی شکلک
  • فردا گستر، نرم افزار، فن آوری، سلامت، تجارت
  • دانلود سریال جدید
  • بزرگترین کامیونیتی ایرانیان مقیم استرالیا
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • آرشیو
    ارسال مطلب جدید


    ارسال مطالب جدید


    آمار سایت
  • کل مطالب : 240
  • کل نظرات : 1723
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 52
  • بازدید امروز : 94
  • باردید دیروز : 285
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 690
  • بازدید ماه : 1,536
  • بازدید سال : 10,906
  • بازدید کلی : 282,083
  • کدهای اختصاصی
  • کد نمایش افراد آنلاین
  • یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی


    سفارش کد بارشی

    کد ِکج شدَنِ تَصآوير


    کد حرکت متن دنبال موس